نوشته شده توسط : علی

اندرزهاي پیش از نبردامام حسین علیه السلام براي پیش گیري از نبرد و خون ریزي نیروهاي دو طرف ، تلاش زیادي به عمل آورد و از هر راه ممکن مي خواست از کشتار مسلمانان جلوگیري نماید و خون کسي بر زمین نریزد.


به گزارش سيرنيوز ، وبلاگ به سوی بهشت در آخرین نوشته خود آورد: الف – قبل از شهادت امام حسین علیه‌السلام: 1 – تنظیم سپاه: امام حسین علیه السلام پس از نماز صبح ، سپاه خویش را که متشکل از 32 تن سواره و 40 تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه ، دسته دوم را در بخش میسره و دسته اي را میان آن دو قرار داد. فرماندهي بخش میمنه را به ((زهیر بن قین )) و فرماندهي بخش میسره را به ((حبیب بن مظاهر)) واگذار کرد و خود در وسط دو سپاه مستقر شد و بیرق سپاه را به برادرش عباس بن علي علیه السلام معروف به قمر بني هاشم سپرد و خیمه ها را در پشت سر قرار داد. عمر بن سعد نیز سپاهیان جنایت پیشه خود را به چند گروه تقسیم کرد. وي ، فرماندهي بخش میمنه را به عمر بن حجاج ، فرماندهي بخش میسره را به شمر بن ذي الجوشن ، فرماندهي سواره نظام را به عروه بن قیس و فرماندهي پیاده نظام را به شبث بن ربعي واگذار کرد. وي بیرق ، ننگین سپاه خود را به غلامش ((درید)) سپرد. دو سپاه در برابر یک دیگر صف آرایي کرده و براي آغاز نبرد سرنوشت ساز، لحظه شماري مي کردند. 2 – اندرزهاي پیش از نبردامام حسین علیه السلام براي پیش گیري از نبرد و خون ریزي نیروهاي دو طرف ، تلاش زیادي به عمل آورد و از هر راه ممکن مي خواست از کشتار مسلمانان جلوگیري نماید و خون کسي بر زمین نریزد. ولي دشمن که مغرور از کثرت سپاه خود و قلت یاران امام علیه السلام بود، به هیچ صراطي مستقیم نبود و به هیچ پیشنهادي پاسخ مثبت و کار ساز نمي داند و خواهان تعیین تکلیف از راه نبرد و خون ریزي بود. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، برخي از یاران خود را به نزد سپاه دشمن فرستاد تا با آنان گفت و گو کرده و با بیان حقایق و واقعیت ها، آنان را از شرارت و جنایت منصرف کنند. آن حضرت ، خود نیز بارها براي اندرز سپاه کفر پیشه دشمن ، پا پیش نهاد و با بیان خطبه هایي روشن گر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خون ریزي دعوت کرد و از جنگ و مبارزه بازداشت . (1) ولي جز تعدادي اندک که از خواب غفلت بیدار شده و حقیقت را دریافتند و به سپاه آن حضرت پیوستند، بقیه آنان در ضلالت و گمراهي خویش باقي مانده و بر آغاز جنگ اصرار مي کردند. 3 - پشیماني حر بن یزیدحر بن یزید تمیمي که از فرماندهان جنگاور و دلیر عمر بن سعد بود و همو بود که در وهله نخست ، راه را بر امام حسین علیه السلام بست و او را به اجبار و اکراه به کربلا رهسپار گردانید گردانید: وقتي بزرگواري امام حسین علیه السلام و حقیقت خواهي وي را ملاحظه کرد و از سوي دیگر شاهد نیت هاي پلید عمر بن سعد و لشکریان عبیدالله بن زیاد و جنایت ها و ستم کاري هاي آنان بود، از خواب غفلت و دنیاطلبي بیدار شد و در خود احساس نگراني و ندامت نمود و در وي دگرگوني شگفتي به وجود آمد. به طوري که یکباره سپاه کفر پیشه عمر بن سعد را ترک و به سوي خیمه گاه امام حسین علیه السلام رهسپار شد. حر به نزد امام حسین علیه السلام رفت و از آن حضرت در خواست عفو و بخشش نمود و از کردار و رفتارهاي پیشین خود اظهار پشیماني کرد. امام حسین علیه السلام با مهرباني تمام حر بن یزید را پذیرفت و از وي استقبال کرد و با رفتار خود موجب تقویت ایمان حر گردید.حر براي روشن گري سپاه دشمن به سوي آنان برگشت و با معرفي خود و چگونگي هدایت یافتنش ، آنان را به راه خیر و سعادت و پیوستن به سپاه حقیقت جوي امام حسین علیه السلام دعوت کرد. (2) دشمنان که از ملحق شدن حر به امام حسین علیه السلام بسیار نگران و ملتهب شده بودند، وي را سنگباران و تیر باران کرده و از نزدیک شدنش به نیروهاي خود بازداشتند. حر به ناچار به سوي خیمه گاه امام حسین علیه السلام برگشت . پیوستن حر به سپاه امام حسین علیه السلام و سخنراني وي براي سپاه عمر بن سعد در دفاع از امام حسین علیه السلام ، براي عمر بن سعد و دیگر جنگ افروزان دشمن بسیار گران و نگران کننده بود و تاثیر زیادي در نیروهاي دشمن به وجود آورد. 4 – هجوم سراسري سپاه دشمن که از پیوستن حر و چند نفر دیگر به سپاه امام حسین علیه السلام احساس خطر و ریزش نیرو کرده و ادامه این وضعیت را به زیان خود مي دید، فرمان حمله را صادر کرد. عمر بن سعد با رها کردن تیري به سوي سپاهیان امام حسین علیه السلام جنگ را به طور رسمي آغاز و سپاهیان نگون بخت خود را به نبرد و تهاجم ترغیب و تشویق کرد.در اندک مدتي دو سپاه به یکدیگر نزدیک شده و با ابزارهاي جنگي آن روز به نبرد پرداختند. در این نبرد، شگفتي تاریخ به وقوع پیوست و معادلات نظامي در هم ریخت ، و آن ، دفاع یک سپاه کمتر از صد نفر که برخي از آنان را نوجوانان و یا کهن سالان و سالخوردگان تشکیل مي دادند، در برابر یک سپاه چند ده هزار نفري بود. این سپاه اندک ، با دلاوري و دلیري تمام از حیثیت و موجودیت خویش و اعتقادات و اصول مذهبي و سیاسي خود دفاع و پاسداري نموده و مغلوب دشمن نشدند. هر یک از یاران امام حسین علیه السلام با ده ها تن از نیروهاي دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت ولي هیچ گونه سستي و تردیدي در وي ملاحظه نمي شد و این روحیه بالاي رزمي اعتقادي براي دشمن ، سنگین و کمر شکن بود. یاران امام حسین علیه السلام با سرافرازي ، به شرف شهادت نایل شده و یا با ادامه دلاوري ، دشمن را مستاصل و زمین گیر نمودند.تصور دشمن در آغاز بر این بود که سپاه کم عده امام حسین علیه السلام در لحظات نخستین هجوم سراسري ، نابود شده و از هستي ساقط مي شوند و غائله کربلا به راحتي پایان مي پذیرد، ولي پس از درگیر شدن با آنان ، تازه فهمیدند که با کوهي استوار از ایمان و عقیده روبرو شدند و از میان بردن آنان ، کار آساني نیست .یاران امام حسین علیه السلام از بامداد تا عصر عاشورا نبرد را ادامه داده و تا آخرین قطره هاي خون خود از قیام امام حسین علیه السلام پاسداري کردند.محدث قمي از محمد بن ابي طالب موسوي روایت کرده است که در این نبرد، پنجاه تن از یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.(3) 5 - نبرد انفراديدشمن که از نبرد سراسري و تهاجمي ، نتیجه اي نگرفته بود، به تدریج به سوي نبرد انفرادي روي آورد. زیرا اگر چه سپاه عمر بن سعد جملگي براي نبرد با امام حسین علیه السلام آمده بودند، ولي در میان آنان مردان زیادي بودند که جنگ با فرزند زاده رسول خدا صلي الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته و بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومي و هجوم سراسري تعلل نمي ورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذاشته بودند.گفتني است که روي کرد به نبرد انفرادي ، براي سپاه کم تعداد امام حسین علیه السلام نیز خوش آیند و پسندیده تر بود. زیرا در این صورت هر یک از یاران امام علیه السلام مي توانست با چندین نفر از سپاه بي انگیزه دشمن نبرد کند و دشمن را در موضع انفعالي قرار دهد. همین امر باعث طولاني تر شدن مبارزات گردید. یاران امام حسین علیه السلام یکي از دیگري با انگیزه ایمان و اعتقاد، از آن حضرت اجازه رزم گرفته و وارد صحنه مي شدند و سرانجام شرافتمندانه جام شهادت را سر مي کشیدند. تعدادي از یاران امام علیه السلام تا پیش از ظهر عاشورا به همین نحو به شهادت رسیدند. 6 - نماز ظهر عاشورا به هنگام ظهر، یکي از یاران امام علیه السلام به نام ابوثمامه صیداوي ، آن حضرت را متوجه وقت نماز ظهر کرد. امام حسین علیه السلام که به نماز اهمیت ویژه اي مي داد، دستور داد که جنگ را متوقف کرده و همگي به نماز پردازند.پیشنهاد امام حسین علیه السلام مورد موافقت دشمن قرار نگرفت و آنان هم چنان به نبرد خود ادامه مي دادند. امام حسین به ناچار، یکطرفه جنگ را متوقف کرد و با یاران اندک خود نماز ظهر را به صورت نماز خوف (نماز ویژه زمان جنگ ) به جاي آورد. یاران آن حضرت دو دسته شده ، دسته اي به نماز امام علیه السلام اقتدا کرده و دسته اي دفاع مي نمودند. اما دشمنان هیچ گونه ترحمي به امام علیه السلام و نمازگزاران نکرده و با رها کردن تیر، آنان را هدف قرار مي دادند. برخي از مدافعان امام حسین علیه السلام ، دشمن را از اطراف نماز گزاران پراکنده کرده و برخي دیگر خود را سپر تیرها قرار داده و مانع رسیدن آنها به وجود امام حسین علیه السلام مي شدند. سعید بن عبدالله حنفي ، از جمله آناني بود که خود را سپر امام علیه السلام قرار داد. وي هر تیري که به جانب امام حسین علیه السلام مي آمد، خود را سپر آن مي کرد و آن قدر در این راه ایستادگي کرد تا نماز امام علیه السلام به پایان رسید. در آن هنگام به زمین افتاد و به شرف شهادت نایل آمد. علاوه بر زخم شمشیر و نیزه ، از بدن این شهید دلاور، تعداد سیزده چوبه تیر یافتند.(4) 7 – شهادت سایر یارانپس از نماز، یاران امام حسین علیه السلام روحیه رزمي تازه اي یافته و به سوي دشمن هجوم آوردند. تمام یاران امام علیه السلام ، از جمله جوانان برومند بني هاشم و فرزندان ، برادران ، برادرزادگان ، خواهر زادگان و عموزادگان آن حضرت به جهاد و دفاع پرداخته و به شهادت رسیدند.نبرد دلاور مرداني چون زهیر بن قین ، نافع بن هلال ، مسلم بن عوسجه ، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید و بریر بن خضیر از میان یاران امام حسین علیه السلام و شیرمرداني چون علي اکبر علیه السلام ، عباس بن علي علیه السلام ، قاسم بن حسین علیه السلام و عبدالله بن مسلم علیه السلام از جوانان بني هاشم به یاد ماندني و فراموش نشدني است .نبرد هر یک از آنان ، لرزه اي در ارکان سپاه کفر به وجود آورد و شهادت آنان تاثیر شکننده اي در وجود مبارک امام حسین علیه السلام پدید آورد.به طوري که آن حضرت هنگامي که تنها شد و یک تنه با دشمن نبرد مي کرد، به یاد یاران شهید خود مي افتاد و گاهي به سوي آنان نظري مي افکند و آنان را یاري مي طلبید و مي فرمود: اي عباس ، اي علي اکبر، اي قاسم ، اي زهیر، اي حر کجایید؟ 8 – مبارزه و شهادت امام حسین علیه السلامامام حسین علیه السلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان عصمت پناه را در خیمه اي گرد آورد و آنان را تسلي و دلداري داد و به صبر و شکیبایي سفارش نمود و با قلبي شکسته از آنان خداحافظي کرد.آن حضرت ، فرزندش امام زین العابدین علیه السلام را که در بیماري سختي به سر مي برد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیه السلام به تنهایي ، ساعاتي چند با دشمن مبارزه کرد و به هر طرف حمله مي کرد گروهي را به هلاکت مي رسانید.هرگاه براي آن حضرت فرصتي به دست مي آمد، به خیمه ها بر مي گشت و با حضور خود، کودکان و زنان بي پناه را تسلي مي داد و بار دیگر با آنان خداحافظي مي کرد. شاید مقصود آن حضرت از تردد میان خیمه و میدان نبرد، براي آمادگي بیشتر بازماندگانش براي پذیرش شهادت آن حضرت بود. در یکي از خداحافظي ها، فرزند شیرخوار خود را جهت سیراب کردنش به سوي دشمن آورد و از آنها تقاضاي آب براي فرزند شیرخوار خود کرد، ولي سپاه سنگ دل عمر بن سعد به فرزند شش ماهه او رحم نکرد و با هدف تیر قرار دادنش ، وي را در آغوش پدر غرقه به خون کرد.امام حسین علیه السلام بدن غرقه به خون علي اصغر علیه السلام را به خیمه برگرداند و بار دیگر به مبارزه پرداخت . آن حضرت ، زخم هاي فراواني را در میدان مبارزه متحمل شد، تا آن که بر اثر کثرت جراحات به زمین افتاد.در آن حال نیز دشمنان رهایش نکرده و با ابزارهاي گوناگون ، از جمله تیر، نیزه ، شمشیر و سنگ بر بدنش ضرباتي وارد آوردند.سرانجام ، آن حضرت تاب و توان از کف داد و بر خاک گرم کربلا بر زمین افتاد و آماده مهماني خدا گردید.شمر بن ذي الجوشن ، با قساوت تمام به سوي بدن خونین آن حضرت رفت ، در حالي که رمقي در بدن شریفش بود، سر مبارکش را از قفا جدا کرد و سر بریده را به خولي اصبحي تحویل داد تا به نزد عمر بن سعد منتقل کند. ب – پس از شهادت امام حسین علیه السلام: دشمنان اهل بیت پس از شهادت جان سوز امام حسین علیه السلام و یارانش ، دست از جنایات خویش برنداشتند، بلکه در این روز غم آلود جنایت هاي دیگري مرتکب شدند که به اختصار بیان مي کنیم : 1 - غارت خیمه هاسپاه عمر بن سعد، به ویژه دسته نابکار شمر، پس از شهادت امام حسین علیه السلام به خیمه هاي آن حضرت یورش برده و خیمه ها را غارت کردند و چهارپایان ، لباس ها، صندوق ها، اسلحه ها و خوراکي ها را به یغما بردند. آنان ، حتي حریم اهل بیت علیه السلام را مراعات نکردند و زیور و لباس هاي زنان را از آن ها ستاندند، به طوري که زنان اهل بیت علیه السلام به عمر بن سعد پناهنده شده و از شدت جنایت کاري شمر و گروه نابکارش ‍ شکایت کردند و عمر بن سعد به ظاهر، دستور داد که از غارت خیمه ها دست بردارند.( 5) از حمید بن مسلم روایت شد: به اتفاق شمر بن ذي الجوشن و گروهي از پیادگان ، از خیمه ها گذشتیم تا به علي بن الحسین علیه السلام رسیدیم که از شدت بیماري از هوش رفته بود. همراهان شمر گفتند: که این بیمار را هم بکشیم ؟من گفتم : سبحان الله چه بي رحم مردمید شما. آیا این کودک ناتوان را هم مي خواهید بکشید؟ همین بیماري که بر او عارض شده ، او را کافي است . به هر طریقي بود آنان را از کشتن علي بن الحسین علیه السلام بازداشتم ، ولي آن بي رحم ها پوستي را که آن حضرت بر آن خفته بود بکشیدند و به یغما بردند.(6) 2 – آتش زدن خیمه ها شمنان پس از غارت خیمه ها و به یغما بردن دارایي ها و اشیاي موجود بازماندگان ، خیمه ها را به آتش کشیدند. در این هنگام ، کودکان و زنان بي سرپرست ، از خیمه ها بیرون آمده و به بیابان هاي اطراف گریختند.راوي گفت : پس از غارت خیمه ها، آن ها را آتش زدند و بانوان مکرمات با سر و پاي برهنه در حالي که لباس هاي ایشان را ربوده بودند، از خیمه ها بیرون ریختند و صدا به شیون و گریه بلند نمودند و در حال خواري به اسیري رفتند.( 7) 3 - تاختن اسب بر پیکر شهیدان عمر بن سعد خطاب به سپاه خود گفت : چه کساني آمادگي تاختن اسب بر کشتگان را دارند؟ ده نفر از آنان اعلام آمادگي کردند که از آن جمله بودند: اسحاق بن حیاة حضرمي ، احبش بن مرثد و اسید بن مالک .این عده پس از نعل بندي اسبان خویش بر پیکر شهیدان کربلا، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام اسب تاختند و پیکرهاي پر از جراحت و بي سر شهیدان را در هم شکستند.(8) این گروه نابکار وقتي برگشتند، در نزد عبیدالله بن زیاد براي گرفتن جایزه خیانت و جنایت خویش ، از کار خود چنین تعریف کردند: نحن رضضنا الصدر بعد الظهر بکل یعبوب شدید الاسر؛ ما کسانیم که بر بدن حسین و یارانش اسب راندیم به حدي که استخوانهاي سینه آنان را در زیر سم ستوران چون آرد نرم کردیم !عبیدالله بن زیاد، اعتنایي به آن ها نکرد و دستور داد که جایزه اندکي به آنها بدهند. این عده پس از قیام مختار بن ابي عبیده ثقفي (در سال 66 ه .ق در کوفه به سزاي اعمالشان رسیدند. به دستور مختار دست و پاي آنان را با میخ ‌هاي آهنین بر زمین کوبیدند و بر بدنشان آن قدر اسب دوانیدند که پیش ‍ از هلاکت شدنشان اعضا و اجزاي بدنشان از هم جدا شد.(9) 4 - ارسال سر مقدس امام حسین علیه السلام به کوفه عمر بن سعد در عصر عاشورا براي خوش خدمتي بیش تر و اعلام وفاداري به عبیدالله بن زیاد و خاندان بني امیه ، دستور داد سر بریده امام حسین علیه السلام را با شتاب به کوفه ببرند و عبیدالله بن زیاد را از پایان یافتن غائله کربلا با خبر گردانند. ماموریت رساندن سر مقدس اباعبدالله الحسین علیه السلام با خولي بن یزید اصبحي و حمید بن مسلم بود. آنان شب به کوفه رسیدند. در آن هنگام دارالاماره نیز بسته بود. به همین جهت شب را در خانه خویش گذرانده و بامداد روز یازدهم سر مقدس امام حسین علیه السلام را نزد عبید الله بردند. سرهاي دیگر شهیدان را پس از بریدن و شست و شو دادن ، میان سرکردگان جنایت کار تقسیم کردند تا نزد عبیدالله برده و پاداش بگیرند و بدین وسیله به وي نزدیک شوند.(10) پی نوشت : 1- لهوف سید طاووس ، ص 114٫ 2- الارشاد، ص 451٫ 3- منتهي الامال ، ج 1، ص 349٫ 4- همان ، ص 362٫ 5- الارشاد، ص 468٫ 6- منتهي الامال ، ج 1، ص 399٫ 7- لهوف سید بن طاووس ، ص 150٫ 8- الارشاد، ص 469 و معالم المدرستین ، ج 3، ص 169٫ 9- ماهیت قیام مختار، ص 456٫ 10- نک : الارشاد، ص 470 ؛ معالم المدرستین ، ج 3، ص 173 و منتهي الامال ، ج 1، ص




:: بازدید از این مطلب : 857
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 آذر 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: